کوروندلغتنامه دهخداکوروند. [ کورْ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ململی هفت لنگ است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).
کاریاندلغتنامه دهخداکاریاند. (اِخ ) نام ناحیه ای در هند که «اسکیلاس » از اهل آن ناحیه بود. و این شخص اطلاعات صحیح در باب رود سند داشت و داریوش بزرگ او را فرستاد تا معلوم کند که رود سند در کجا به دریا میریزد. (از ایران باستان چ 1 ج 1</s
کارنوتلغتنامه دهخداکارنوت . (اِخ ) قوم قدیم «گل » در عصر ژول سزار که در سرزمین «شارتر» اقامت داشتند.
کارندلغتنامه دهخداکارند. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 23هزارگزی شمال باختری لک لک ، مرکز دهستان و 12هزارگزی خاور شوسه ٔ سلطان آباد. کوهستانی و گرمسیر است ، دارای <span class="h
کریوندفرهنگ نامهاکریوند از طایفه بساک چهار لنگ بختیاری میباشد که در بخشهای مختلف استان لرستان ساکن اند کر در زبان لری به معنای پسر میباشد.{وند} هم یک پسوند است که اکثر طوایف لر این پسوند را دارند
بافت ردۀ دو کاروندیuse-related secondary contextواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافت ردۀ دو که حاصل فعالیتهای تخریبی انسان پس از نهشتهگذاری اولیۀ مواد است
بافت ردۀ یک کاروندیuse-related primary contextواژههای مصوب فرهنگستانبافت نامخدوشی که از رها شدن مواد در هنگام عملیات فراهمآوری یا تولید یا مصرف آنها بر جای مانده است