لغتنامه دهخدا
کاریز. (اِ) آب باشد که در زیر زمین از چاه بچاه برند. (لغت فرس اسدی چ مرحوم اقبال ).آبی باشد که در زمین به جایی برون برند و به تازی قنات خوانند. (لغت فرس اسدی چ پل هرن ). (اوبهی ). آب روان باشد زیر زمین که بجایها برند. (صحاح الفرس ). جوی آبی را گویند که در زیر زمین بکنند تا آب