طوق کاشتینهcervix of implantواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کاشتینۀ دندانی که تاج کاشتینه را به پایه متصل میکند
کاشتینۀ حلزونیcochlear implantواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که برای بازگرداندن توانایی شنیدن در گوش کاشته میشود
کاشتینۀ زیرپیرااستخوانیsubperiosteal implantواژههای مصوب فرهنگستانکاشتینهای دندانی بهصورت شبکهای فلزی که در زیر بافت پیرااستخوانی جایگیر میشود
کاشتینۀ زیستیbiological implantواژههای مصوب فرهنگستانکاشتنیهای که از مواد زیستی بیاثر یا زیستسازگار ساخته میشود
دندانوارۀ کاشتینهایimplant dentureواژههای مصوب فرهنگستاندندانوارهای که با پایه یا صفحۀ اتصالدهنده به کاشتینهها متصل میشود
بنپایۀ کاشتینهfixture of implantواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کاشتینۀ دندانی که در استخوان فک نصب میشود تا بعداً پایۀ کاشتینه بر روی آن جایگیر شود
آلت کاشتینهایpenile implantواژههای مصوب فرهنگستانکاشتینهای که برای جبران ناتوانی در مردان، جانشین آلت تناسلی مردانه میشود
طوق کاشتینهcervix of implantواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کاشتینۀ دندانی که تاج کاشتینه را به پایه متصل میکند
کاشتینۀ برسازهایprosthetic implantواژههای مصوب فرهنگستانکاشتینهای که هدف از کاشت آن پر کردن جای یک بخش ازدسترفتۀ بدن است
پایه 1abutmentواژههای مصوب فرهنگستاندندان طبیعی یا کاشتینهای (implant) که تکیهگاه بَرسازۀ ثابت یا متحرک است
شنوایی دوشیوهایbimodal hearingواژههای مصوب فرهنگستانفرستادن صدا به دستگاه شنوایی با استفادۀ همزمان از دو سامانۀ مختلف مانند کاشتینۀ حلزونی و سمعک
پایۀ انتهاییterminal abutmentواژههای مصوب فرهنگستاندندان طبیعی یا کاشتینۀ دندانی (dental implant) در هریک از دو انتهای پل که باعث نگه داشتن آن میشود
کاشتینهنگاری حلزونیcochlear implant mappingواژههای مصوب فرهنگستاننمایش و ثبت متغیرهای صوتی مربوط به آستانۀ شنوایی کاشتینۀ حلزون
بنپایۀ کاشتینهfixture of implantواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کاشتینۀ دندانی که در استخوان فک نصب میشود تا بعداً پایۀ کاشتینه بر روی آن جایگیر شود
طوق کاشتینهcervix of implantواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کاشتینۀ دندانی که تاج کاشتینه را به پایه متصل میکند