خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاظم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) (حکیم ...) ابن المجتهد حیدرعلی طشت دار نجفی که یکی از اطبای معروف و ملقب به حاذق الملک بود. وی به سال 1150 هَ .ق . منظومه ٔ مسمی به «فرخ نامه ٔ فاطمه » را به رشته ٔ نظم کشیده است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) (موسی بن جعفر...) در حبیب السیر آمده است : ولادت شریف امام هفتم درابوا که منزلی است در میان مکه و مدینه فی صفر سنه ٔثمان و عشرین و مائه اتفاق افتاد و قیل فی سنة تسع و عشرین ، و مادر آن جناب ام ولد بود مسماة بحمیده ٔ بربریه و اسم ...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) (میرزا...) ابن میرزا صادق . نسخه ای به خط وی از فرهنگ جهانگیری که تاریخ تحریر آن سال 1239 هَ .ق .است در کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی سپهسالار موجود است . (از فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی سپهسالار ج 2 ص 216).
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) (میرزا...) ابن میرزا محمد بروجردی از اجله ٔ دبیران و عمّال قرن اخیر ایران که خود از سرآمدان فضلای دهر و اخیار زمانه بود و وی پدر میرزا محمدخان لشکرنویس باشی است که نسخه ای خطی قدیمی از «نزهت نامه ٔ علائی » تألیف شهمردان بن ابی ا...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) تخلص یکی از شعرای ایران است که از اهالی قم و پسر آقا صادقخان صدقی و شاگرد حکیم سعید خان بود. از اوست :یک ناله ٔ مستانه ز جائی نشنیدیم ویران شود آن شهر که میخانه ندارد.(از قاموس الاعلام ترکی ).
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) مسیح البیان از اطباء و شعرای مشهور ایران است و در خدمت شاه عالمگیر بوده ، منظومه های موسوم به : آئینه خانه ، پری خانه ، ملاحت احمدی ، صباحت یوسفی ، گل محمدی ، اوصاف مسیحی ، را به رشته ٔ نظم کشیده دو سه دیوان نیز دارد و به سال 107...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (ع ص ) ج ، کُظَّم . (منتهی الارب ). و کاظمین . خاموش و فروخورنده ٔ خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حلیم و بردبار. ساکت : الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اﷲ یحب المحسنین . (قرآن 134/3). و انذزهم یوم ...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ظِ ] (اِخ ) (میرزا...) برادر علیقلی خان (علیشاه ) که در کلات بود و در جنگی بدنبال نصراﷲمیرزا و امام قلی میرزا پسران نادرشاه و نوه ٔ او شاهرخ میرزا تا خارج کلات بتعاقب پرداخت و به ایشان که به طرف مرو فرار نموده بودند نرسید. (از مجمل التواریخ گ...
-
واژههای مشابه
-
چشمه کاظم
لغتنامه دهخدا
چشمه کاظم . [ چ َ م َ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار که در 17 هزارگزی شمال خاوری نجف آباد و3 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ بیجار به سنندج واقع است .تپه ماهوری و سردسیر است و 170 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل ا...
-
موسی کاظم
لغتنامه دهخدا
موسی کاظم . [ ی ِ / سا ی ِ ظِ ] (اِخ ) موسی الکاظم . و رجوع به موسی بن جعفر شود.
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد، 40هزارگزی باختر نورآباد: 28هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد بکرمانشاه . دامنه و سردسیر و مالاریائی و دارای 180 تن سکنه است . آب از چشمه ها دارد. محصول آن غلات و تریاک و لبنیات و پ...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 56هزارگزی جنوب باختری شیروان کوهستانی و معتدل و دارای 35 تن سکنه است .رودخانه دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان ، واقع در 11هزارگزی جنوب باختری شهداد و سر راه مالرو شهداد به کرمان . جلگه و گرمسیر و دارای 120 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن حنا و غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مال...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان کریت بخش طبس شهرستان فردوس ، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری طبس . جلگه و گرم سیر و دارای 17 تن سکنه است . قنات دارد محصول آن غلات و تنباکو و شغل اهالی زراعت و گیوه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...