قومودسلغتنامه دهخداقومودس . [ دِ ] (اِخ ) فرزند انطونینوس ملک روم . انطونینوس قومودس را که کودک خردسالی بود بجای خود نشاند و خود بجنگ مردم جرمانیا رفت . جالینوس در این زمان میزیست . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 74 شود.
کاموادوزیلغتنامه دهخداکاموادوزی . [ کام ْ ] (حامص مرکب ) کار قلاب دوزی و بخیه روی پارچه . (از فرهنگ نظام ). عمل کاموادوز.
کاموادوزیلغتنامه دهخداکاموادوزی . [ کام ْ ] (حامص مرکب ) کار قلاب دوزی و بخیه روی پارچه . (از فرهنگ نظام ). عمل کاموادوز.