کانتنلغتنامه دهخداکانتن . [ ت ُ ] (اِخ ) از شهرهای بزرگ چین است و 16000000تن سکنه دارد. شهری است صنعتی و بیشتر کارها با ماشین انجام میگیرد. پارچه بافی و نساجی آن معروف است .
قونیطنلغتنامه دهخداقونیطن . [ طُ / طَ ] (معرب ،اِ) دوایی است که آن را به عربی خانق النمر خوانند وآن نوعی از ماذریون اسود است . (فهرست مخزن الادویه ).مخفف اقونیطون . معرب یونانی اکونیطون ، تاج الملوک است . (فرهنگ فارسی معین ).
قوینطنلغتنامه دهخداقوینطن . [ی َ طَ ] (معرب ، اِ) گیاهی است که آن را به عربی خانق النمر گویند و آن نوعی از ماذریون است . چون پلنگ و یوز بخورند خناق بهمرسانند و بمیرند و بدین سبب قاتل النمر خوانند. (برهان ) .
قانتینلغتنامه دهخداقانتین . [ ن ِ ](ع ص ، اِ) ج ِ قانت در حالت نصبی و جری : از صادقین وفا طلب از قانتین ادب وز متقین حیا و ز مستغفرین بیان . خاقانی .رجوع به قانت شود.
خانفولغتنامه دهخداخانفو. (اِخ ) نام دیگر آن کانتن است . کانتن یکی از بنادر مهم چین و بر دلتای سی کیانگ قرار دارد نام دیگر کانتن کونگ تنگ است . رجوع به کانتن شود.
سارالبلغتنامه دهخداسارالب . (اِخ ) قصبه ای است در فرانسه ، کرسی کانتن موزل ، در آرندیسمان فورباش ، در کنار رودخانه ٔ سار.
سارننلغتنامه دهخداسارنن . [ ن ِ ](اِخ ) قصبه ای است در سویس ، کرسی کانتن ابوالد (انتروالد) با 6200 تن سکنه .