۱. احمق ۲. داوطلب، کاندیدا، نامزد
ترشيح , مرشح
بسیارساده لوح، زودباور، هالو
ترشح ترشحا
رشح ترشيحا
ترشيح
رشح ، الترشيح
مرشح
داوطلب برای انجام کاری؛ نامزد.
[ فر. ] (اِ.) نامزد، داوطلب برای نمایندگی مردم .
داوطلب، کاندید، نامزد
نامزد
کانديد شدن
کانديد کردن
كانديد كردن
مورد کاندید شده
کاندید شدن
اِحْتَفَظَ بِتَرْشيحِهِ