کانیسازmineralizerواژههای مصوب فرهنگستانگاز یا سیالی که در فرایند جزءبهجزءشدگی ماگما کانهها را حل و سپس، منتقل یا تهنشین میکند
سیال کانسنگساز، شارة کانسنگسازore-forming fluidواژههای مصوب فرهنگستانگاز یا سیالی که کانهها را حل و منتقل و تهنشین میکند نیز: شارة کانسنگساز کانیساز mineralizer
کینه سازلغتنامه دهخداکینه ساز. [ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) انتقام جو. منتقم . انتقام گیرنده : سوی خیمه ٔ خویش بازآمدندهمه با سری کینه ساز آمدند. فردوسی .شوند آگه از من که بازآمدم دل آگنده و کینه ساز آ
چرخ کینه سازلغتنامه دهخداچرخ کینه ساز. [ چ َ خ ِ ن َ/ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان و فلک غدار. || بخت . || بخت بد و سرنوشت بد. (ناظم الاطباء). رجوع به چرخ ستمکار و چرخ غدار شود.
خشککن خلأvaccum dryer, sous vide (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانخشککنی که مواد غذایی را تحت فشار کمتر از اتمسفر و در دمای پایین خشک میکند
سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
کانیسازیmineralizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که باعث تشکیل کانی یا کانیهایی در سنگ میشود و ممکن است ذخیرۀ ارزشمندی را به وجود آورد
رگة کانیسازیشدهmineralized veinواژههای مصوب فرهنگستانرگهای که در آن کانی یا کانیهای ارزشمندی برجا مانده باشد
ضریب کانیسازیmineralization factorواژههای مصوب فرهنگستانکسری از نیتروژن آلی که در طی فرایند استفاده از لجن بهعنوان کود شیمیایی، برای گیاهان قابل جذب است
سیال کانسنگساز، شارة کانسنگسازore-forming fluidواژههای مصوب فرهنگستانگاز یا سیالی که کانهها را حل و منتقل و تهنشین میکند نیز: شارة کانسنگساز کانیساز mineralizer
کانیسازیmineralizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که باعث تشکیل کانی یا کانیهایی در سنگ میشود و ممکن است ذخیرۀ ارزشمندی را به وجود آورد