برشکاری قوسی کربنیcarbon arc cutting, CACواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن از الکترود کربنی استفاده میشود
برشکاری قوسی هواکربنیair carbon arc cutting, CAC-A, AC-Aواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن گرمای حاصل از الکترود کربنی و فلز، با دمیدن هوای فشرده و زدودن فلز مذاب ایجاد میشود
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
خودهضمیautodigestionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش مقدار زیستتوده در نتیجۀ سوختوساز مواد در درون یاخته یا مواد ذخیره
کنگرفرهنگ فارسی عمیدگیاهی با برگهای بریده و خاردار و ساقههای سفید کوتاه و ستبر که در پختن بعضی خوراکها به کار میرود.⟨ کنگر فرنگی: (زیستشناسی) گیاهی با بوتۀ کوتاه، برگهای سفید خاردار، ساقه و برگهای تلخ، و گلها و شکوفههای خوراکی که در تحریک اشتها و تصفیۀ خون و تقویت سلولهای مغز و قلب و کاهش مقدار کلس
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
کاهشدیکشنری فارسی به انگلیسیabatement, alleviation, allowance, cut, decline, decrease, depletion, diminution, drop, drop-off, fall, lapse, loss, mitigation, reduction, relief, remission, retrenchment, slowdown, slump, step-down, subtraction
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
دوربینهای محدودة کاهشlow emission zone camerasواژههای مصوب فرهنگستاندوربینهایی که به وسیلة آنها محدودة کاهش پایش میشود
دیدکاهشdazzlingواژههای مصوب فرهنگستانکوری موقت حسگر یا سلاح براثر بیشباری ناشی از تابش الکترومغناطیسی شدید