کاپرارالغتنامه دهخداکاپرارا. (اِخ ) ژان باتیست کاپرارا . کاردینال ایتالیائی متولد در «بولونی »، وی از جانب «پی هفتم » در فرانسه سفارت داشت و قرار داد 1801 م . را منعقد کرد و ناپلئون اول پادشاه ایتالیا را تقدیس نمود. (1733 - <spa
پیکرآرایلغتنامه دهخداپیکرآرای . [ پ َ / پ ِ ک َ ] (نف مرکب ) آراینده ٔ پیکر. || مجسمه ساز. بت تراش . بتگر.
پیکرآراییلغتنامه دهخداپیکرآرایی . [ پ َ / پ ِ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل پیکرآرای . بت تراشی . بتگری . مجسمه سازی .
کاپررالغتنامه دهخداکاپررا.[ رِ ] (اِخ ) جزیره ای کوچک واقع در ساحل شمال شرقی «ساردنی ». این جزیره بسبب اقامت «گاریبالدی » در آن معروف و نامدار شده است .
کارپیرالغتنامه دهخداکارپیرا. (نف مرکب )آنکه کار انجام دهد. کارگشا. کارافژول : آتش بسته گشاید همه کارکارپیرای تو زر بایستی . خاقانی .زن کارپیرای روشن ضمیربدان خواسته گشت خواهش پذیر.نظامی .
کاررالغتنامه دهخداکاررا. (اِخ ) ژان - لوئی . روزنامه نویس فرانسوی و عضو مجلس کنوانسیون ، متولد در «پونت ِ ویل » به سال 1742 م . وی با ژیرندون ها به سال 1793 با گیوتین کشته شد.
کاپری وی دی کاپرارادی مونتکوکلیلغتنامه دهخداکاپری وی دی کاپرارادی مونتکوکلی . [ م ُ ت ِ کو ک ُ ] (اِخ ) لئون ، کنت دُ. ژنرال و رجل سیاسی پروسی . متولد در «شارلوتنبورگ ». وی ریاست امیرالبحری و سپس شانسلیه ٔ امپراطوری گردید. (1831 - 1899).