25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
کالک
کاچ خوردن
جکش
جکش
تاملپتان
کاچ به کاچ
بیشتر بدانید
act up
دیرانه
کومهای
بجا و نابجا
انتهی
رهایی دادن از اسارت
کاچ
مترادف
۱. احول، دوبین، کاج، کژبین، لوچ
۲. آبگینه، شیشه
۳. تارک، چکاد، فرق، هباک
«»
پیدا نشد!
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.