کثیبیلغتنامه دهخداکثیبی .[ ک َ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب به کثیب . (ناظم الاطباء). || (اِ) نشستگاه . مقعد. (ناظم الاطباء).
آرایۀ قطبی ـ قطبیpole-pole array, two-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
کتبیلغتنامه دهخداکتبی . [ ک َ ] (ص نسبی ) که نوشته شود. مقابل شفاهی .- امتحان کتبی ؛ امتحانی که پاسخ پرسشها نوشته شود. مقابل امتحان شفاهی .
کتبیلغتنامه دهخداکتبی . [ ک ُ ت ُ ] (اِخ ) محمود مؤلف تاریخی است در خصوص آل مظفر. رجوع به محمود و رجوع به مجله ٔ یادگار سال 5 شماره ٔ 1 و 2 شود.
کتبیلغتنامه دهخداکتبی . [ ک ُ ت ُ ] (ع ص نسبی ) کتابفروش . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نگاهدارنده ٔ کتاب . حافظ کتاب . (از اقرب الموارد). || کتاب شناس . (یادداشت مؤلف ) .
قتبیلغتنامه دهخداقتبی . [ ق ُ ت َ بی ی ] (اِخ ) عبداﷲبن مسلم بن قتیبه دینوری نویسنده ای است از مردم دینور که در بغداد سکونت گزید تألیفاتی دارد. او راست : 1 - غریب الحدیث . 2 - مختلف الحدیث . 3</spa