کدانةلغتنامه دهخداکدانة. [ ک َ ن َ ] (ع اِمص ) ناکسی و فرومایگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حقارت . ذلت . یقال ما ابین الکدانة فیه . (ناظم الاطباء). زشتی . هجنة. (از اقرب الموارد).
کذانةلغتنامه دهخداکذانة. [ ک َذْ ذا ن َ ] (ع اِ) واحد کَذّان . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کذان شود.
یکدانهلغتنامه دهخدایکدانه . [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نوعی از هار باشد و آن چنان است که پنج شش رشته را بیاورند و در هر رشته شش مروارید بکشندو همه را جمع کنند و بر مجموع یک جوهری از جواهر بگذارند که سوراخ آن گش
یکی یکدانهلغتنامه دهخدایکی یکدانه . [ ی َ / ی ِ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) فرزند یگانه . فرزند منحصربه فرد.تنها فرزند پدر و مادر. (از فرهنگ لغات عامیانه ).
یکی یکدانهفرهنگ فارسی معین( ~. یِ. نِ) (ص .) (عا.) دُردانه ، بسیار عزیز. کنایه از: فرزند منحصر به فرد.