کدوکلغتنامه دهخداکدوک . [ ک َ ] (اِ) گدار و معبر از کوه . (ناظم الاطباء). اما صحیح کلمه گدوک است و ظاهراً ترکی است . رجوع به گدوک شود.
قدغلغتنامه دهخداقدغ . [ ق َ دَ ] (اِ) ظرف و پیاله که از شاخ گاو سازند و بدان شراب خورند. (از برهان ) (آنندراج ).
قدغلغتنامه دهخداقدغ . [ ق ُ دُ] (ع اِ) پای . || سرانگشت پای تا پاشنه . || سابقه ٔ چیزی از خیر و شر. (آنندراج ).
کدوکشلغتنامه دهخداکدوکش . [ ک َ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) ابزاری که بدان کدو را می برند. (ناظم الاطباء).
کدوکشلغتنامه دهخداکدوکش . [ ک َ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) ابزاری که بدان کدو را می برند. (ناظم الاطباء).