کراثاءلغتنامه دهخداکراثاء. [ ک َ ] (ع اِ) غوره ٔ خوب خرما. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کَریثاء. (اقرب الموارد). رجوع به کریثاء شود.
قراثالغتنامه دهخداقراثا. [ ق َ ] (ع ص ) قراثاء. بهترین قسمی از خرما. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند: تمر و بُسر قراثا و قراثاء. (ناظم الاطباء)؛ یعنی تمر و بسر شیرین و خوشمزه . (منتهی الارب ).
قراطیالغتنامه دهخداقراطیا. [ ] (معرب ، اِ) قراطیا و قراصیا به سریانی و یونانی خرنوب شامی است . (فهرست مخزن الادویه ). محرف قراصیا است . رجوع به قراصیا و قراسیا شود.
کراثیلغتنامه دهخداکراثی . [ ک ُرْ را ] (ص نسبی ) گندناگون . (آنندراج ).هر چیز که به رنگ گندنا باشد. (ناظم الاطباء).
کریثاءلغتنامه دهخداکریثاء. [ ک َ ] (ع ص ) کراثاء. نیکو. طیب . (منتهی الارب ).- بسر کریثاء ؛ غوره ٔ نیکو. (منتهی الارب ).
کریثاءلغتنامه دهخداکریثاء. [ ک َ ] (ع ص ) کراثاء. نیکو. طیب . (منتهی الارب ).- بسر کریثاء ؛ غوره ٔ نیکو. (منتهی الارب ).