کرالینلغتنامه دهخداکرالین . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) از انواع جلبکهاست که رنگ سرخ بسیارقشنگ دارد و در ریشه های آن که شبیه به مرجان است مقداری آهک دیده می شود. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 177).
کرولنلغتنامه دهخداکرولن . [ ک ِ ل َ ] (اِخ ) نهری در جبال قراقروم (پابلنوئی حالیه ) که مسکن طایفه ٔ کوچک قیات معروف به بورچقین بوده و چنگیز از میان ایشان برخاسته است . (تاریخ مغول ص 7).
کرگلینلغتنامه دهخداکرگلین . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ شهرستان کرج . جلگه ای و معتدل است و 149 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قرالیونلغتنامه دهخداقرالیون . [ ق ُ رال ْ لیو ] (معرب ، اِ) قرول .بسد. معرب کرالیون یونانی و کرالیوم لاتینی است .
قارالیونلغتنامه دهخداقارالیون . (معرب ، اِ) نوعی از هوفاریقون است در بو شبیه به علک الصنوبر. (فهرست مخزن الادویه ).