کرتشلغتنامه دهخداکرتش . [ ک َ ت َ ] (اِ) انگنار. انجنار. (یادداشت مؤلف ). انگینار. کنگر فرنگی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به همین کلمات شود.
کرتویجلغتنامه دهخداکرتویج . [ ک َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور شهرستان کرمانشاهان . دشت ، وسردسیر و سکنه ٔ آن 480 تن است . این ده از دو قسمت کرتویج علیا و کرتویج سفلی تشکیل شده و سکنه ٔ کرتویج علیا 330 تن است . (از فرهن
کارتوشلغتنامه دهخداکارتوش . (اِخ ) لوئی دومینیک . مشهور به بورگینیون رئیس معروف دسته ای از دزدان متولد در پاریس . وی در میدان «گرو» بسیاست اعدام رسید. جسارت و لیاقت او بصورت افسانه ای مانده است (1693 - 1721).