کردلانلغتنامه دهخداکردلان . [ ک ُ ] (اِخ ) قریه ای است سه فرسنگ بیشتر میانه ٔ جنوب و مشرق شنبه . (فارسنامه ٔ ناصری ).
کردیلنلغتنامه دهخداکردیلن . [ ک َ دَ ل ِ ] (اِ) نوعی از انجدان است و آن را انجدان رومی گویند و چارپایان را خوردن آن باعث زیادتی نتاج گردد، یعنی بچه بسیار آرند. (برهان ) (آنندراج ).
قردالیونلغتنامه دهخداقردالیون . [ ق َ ] (معرب ، اِ) بسد را گویند، و به عربی مرجان خوانند. (آنندراج ). مأخوذ از یونانی ، مرجان سرخ . (ناظم الاطباء).