لغتنامه دهخدا
کریز. [ ک ُ ] (اِ) کریج . کریچ . کریغ. (فرهنگ فارسی معین ). پر ریختن پرندگان . (برهان ). تولک و پر ریختن پرندگان خصوصاً باز و شاهین و چرغ . (ناظم الاطباء). عمل پر ریختن مرغان شکاری و جز آن در فصلی از سال . تولک کردن . (یادداشت مؤلف ). کریزه . کریج : <