لغتنامه دهخدا
لساس . [ ل ُ ] (ع اِ) گیاه نورسته که ستور خوردن تواند. (منتهی الارب ). علف نورسته . (منتخب اللغات ). || گیاهی است سخت و درشت شبیه گاوزبان (یا آن لُساس است کزنار و لیست به دواء من اوجاع السنةالناس و الابل و ینفع من الخفقان و حرارة المعدة و القلاع و ادواءالفم ). (منتهی الارب ).