کسالالغتنامه دهخداکسالا. [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هیربخش مرکزی شهرستان اردبیل ، کوهستانی است و897تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کوسالولغتنامه دهخداکوسالو. (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر است که 308 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کسالیلغتنامه دهخداکسالی . [ ک ُ / ک َ / ک ِ لا/ ک َ لی ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَسلان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ).
کسیلالغتنامه دهخداکسیلا. [ ک َ ] (اِ) دارویی مانند دارچین که سلیخه و کسیدا نیز گویند. (ناظم الاطباء). کسیله . به هندی کهیلا گویند.