کشتارگاهلغتنامه دهخداکشتارگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) سلاخ خانه . مَسلَخ . (یادداشت مؤلف ). جای کشتن حیوانات حلال گوشت چون گوسفند و گاو و گاومیش برای مصرف کردن گوشت آنها.
مجتمع کشتارگاهیabattoirواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهامکاناتی شامل محل نگهداری دام و خط کشتار و سردخانه و تجهیزات فراوری محصولات جانبی و تصفیۀ فاضلاب
محوطۀ کشتارگاهیkill siteواژههای مصوب فرهنگستانمحوطه یا بخشی از یک محوطۀ باستانشناختی که از آن مشخصاً برای کشتار یا قصابی جانوران استفاده میشد
قسطورةلغتنامه دهخداقسطورة. [ ق َ رَ ] (معرب ، اِ) جندبیدستر باشد که عوام آش بچه ها گویندش . (برهان ). رجوع به قسطوریون شود.
قسطرةلغتنامه دهخداقسطرة. [ ق َ طَ رَ ] (ع مص ) نقد کردن دراهم و دینار را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
مجتمع کشتارگاهیabattoirواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهامکاناتی شامل محل نگهداری دام و خط کشتار و سردخانه و تجهیزات فراوری محصولات جانبی و تصفیۀ فاضلاب
محوطۀ کشتارگاهیkill siteواژههای مصوب فرهنگستانمحوطه یا بخشی از یک محوطۀ باستانشناختی که از آن مشخصاً برای کشتار یا قصابی جانوران استفاده میشد