کلاریشلغتنامه دهخداکلاریش . [ ] (اِخ ) تیره ای از شعبه ٔ شیبانی ایل عرب (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
کلارسلغتنامه دهخداکلارس . [ کْلا / ک ِ رُ ] (اِخ ) شهری در ایونی که بوسیله ٔ رب النوعش آپولون مشهور گردید. (از لاروس ).
کلورزلغتنامه دهخداکلورز. [ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان رستم آباد است که در بخش رودبار شهرستان رشت واقع است و 792 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
کالیگاریسلغتنامه دهخداکالیگاریس . (اِخ ) لویس . او راست کتاب «سیره ٔ ناپلیون اول » که به چهار بخش قسمت کرده است : 1- وضع فرانسه و ایام صباوت ناپلیون . 2- دوره ٔ شکوه و جلال ناپلیون . 3- عهدنامه ٔ
اروسیوس کلاروسلغتنامه دهخدااروسیوس کلاروس . [ اِ کْلا / ک ِ ] (اِخ ) یکی از سرداران طرایانوس (تراژان ) که با یولیوس آلکساندر سلوکیه را تسخیر کردند و برای مجازات شورشیان شهر را آتش زدند. (ایران باستان ص 2485).