کلاش هزار درقلغتنامه دهخداکلاش هزار درق . [ ک َ هَِ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورائیم است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 554 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کپچلازلغتنامه دهخداکپچلاز. [ ک َ ] (اِ) کفچه لیز. کفشکیل (معرب ). کفگیر. مِغرَفَه . کفلیز. (یادداشت مؤلف ).
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َ ] (اِ) عنکبوت را گویند.(برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عنکبوت . وتنیده ٔ آن را کلاشخانه گویند. (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ). اسم فارسی عنکبوت . (فهرست مخزن الادویه ). || زغار و پوسیدگی . (ناظم الاطباء). || کپره . کپک . کفک . کَرَه . (یادداشت بخط مردم دهخد
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َل ْ لا ] (ص ) قلاش . (ناظم الاطباء). آنکه از کسان به اصرار و ابرام چیز ستاند. آنکه پول درآورد از کسان به سماجت .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به قلاش شود.
قلاشلغتنامه دهخداقلاش . [ ق َ ] (ع ص ) پستک ترنجیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الصغیر المنقبض . (اقرب الموارد از ابن عباد).
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َ ] (اِ) عنکبوت را گویند.(برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عنکبوت . وتنیده ٔ آن را کلاشخانه گویند. (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ). اسم فارسی عنکبوت . (فهرست مخزن الادویه ). || زغار و پوسیدگی . (ناظم الاطباء). || کپره . کپک . کفک . کَرَه . (یادداشت بخط مردم دهخد
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َل ْ لا ] (ص ) قلاش . (ناظم الاطباء). آنکه از کسان به اصرار و ابرام چیز ستاند. آنکه پول درآورد از کسان به سماجت .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به قلاش شود.
کویله کلاشلغتنامه دهخداکویله کلاش . [ کُی ْ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود است که در بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َ ] (اِ) عنکبوت را گویند.(برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عنکبوت . وتنیده ٔ آن را کلاشخانه گویند. (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ). اسم فارسی عنکبوت . (فهرست مخزن الادویه ). || زغار و پوسیدگی . (ناظم الاطباء). || کپره . کپک . کفک . کَرَه . (یادداشت بخط مردم دهخد
کلاشلغتنامه دهخداکلاش . [ ک َل ْ لا ] (ص ) قلاش . (ناظم الاطباء). آنکه از کسان به اصرار و ابرام چیز ستاند. آنکه پول درآورد از کسان به سماجت .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به قلاش شود.
نهنگ کلاشلغتنامه دهخدانهنگ کلاش . [ ن َ هََ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج ، در 45 هزارگزی جنوب غربی پاوه ، در فاصله ٔ دهات نهنگ باباجانی و هوش ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 128 تن س