کلانکیسهbig bag, bulk bag, bulk sack, jumbo bagواژههای مصوب فرهنگستانکیسة بافتة بزرگی که برای انتقال مواد فله طراحی شده است
تکامل کلان،کلانفرگشتmacroevolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل در ابعاد وسیع که در مقیاس زمانِ زمینشناختی رخ داده و به تشکیل گروههای آرایهشناختی جدید منجر شده است
کلگانلغتنامه دهخداکلگان . [ ک َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چانف است که در بخش بمپور شهرستان ایرانشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کلیانلغتنامه دهخداکلیان . [ ک َل ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان آغمیون است که در بخش مرکزی شهرستان سراب است و 859 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کلانلغتنامه دهخداکلان . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لواسان بزرگ است که در بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).