کلثمةلغتنامه دهخداکلثمة. [ ک َ ث َ م َ ] (ع مص )فراهم آوردن گوشت رخسار بی ترش رویی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جمع شدن گوشت چهره بی ترش رویی . (از اقرب الموارد) .
مکلثمةلغتنامه دهخدامکلثمة. [ م ُ ک َ ث َ م َ ] (ع ص ) امراءة مکلثمة؛ زن آگنده گوشت رخسار نیکوروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مؤنث مکلثم . زن فربه روی . (ناظم الاطباء): امراءة مکلثمةالوجه ؛ زن فربه رخسار بدون ترش رویی . (از اقرب الموارد).