لغتنامه دهخدا
کلوچه . [ ک ُ چ َ / چ ِ ] (اِ) کلوچ . کلیچه . کلیجه . نان روغنی بزرگ . (فرهنگ فارسی معین ). کلیچه . قرص . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نوعی نان شیرینی و آن انواع دارد. طرز تهیه متداول آن چنین است : یک کیلو آرد سفید خوب را درظرفی ریزند و می