کمچهکِشیrabotageواژههای مصوب فرهنگستانتراشیدن نهشتههای باستانی معمولاً با لبۀ تیز کمچه برای نمایان شدن تفاوت رنگ و لکهها و آثار جزئی حاصل از فعالیتهای انسان
تکجلوهcameo appearance, cameo 1, cameo roleواژههای مصوب فرهنگستانحضور کوتاهمدت یک بازیگر معروف در فیلم
نورپردازی برجستهسازcameo lighting, cameo 2واژههای مصوب فرهنگستانانداختن نور بر روی بازیگران با پسزمینۀ تیره برای تأکید و برجسته کردن آنها