خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کم عیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کم عیار
/kam[']ayār/
معنی
ویژگی مسکوک زر که عیارش کم باشد؛ زر قلب؛ ناسره: ◻︎ زآنجا که پردهپوشی عفو کریم توست / بر قلب ما ببخش که نقدیست کمعیار (حافظ: ۴۹۸).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کم عیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] kam[']ayār ویژگی مسکوک زر که عیارش کم باشد؛ زر قلب؛ ناسره: ◻︎ زآنجا که پردهپوشی عفو کریم توست / بر قلب ما ببخش که نقدیست کمعیار (حافظ: ۴۹۸).
-
واژههای مشابه
-
کَم
فرهنگ واژگان قرآن
چه بسا - چه بسيار
-
کُم
لهجه و گویش بختیاری
kom نبش، گوشه، کُنج (از سمت مُحدّب).
-
کَم
لهجه و گویش تهرانی
زوار غربال
-
کمُ
لهجه و گویش تهرانی
زبانه چوبی
-
کم کم، کم کمک
لهجه و گویش تهرانی
یواش، تدریجی
-
کم کم
لغتنامه دهخدا
کم کم . [ ک ُ ک ُ ] (اِ صوت ) صدا و آواز کندن نقب و چاه باشد و آن را کم کم نقاب گویند. (برهان ). آوازکافتن نقب . (فرهنگ جهانگیری ). آواز شکافتن زمین و نقب به کنج خانه . (آنندراج ) (انجمن آرا). آواز شکافتن زمین و نقب . گم گم . (فرهنگ فارسی معین ) : به...
-
کم کم
لغتنامه دهخدا
کم کم . [ ک ُک ُ ] (اِ) زعفران . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم هندی زعفران است . (فهرست مخزن الادویه ). || ریگ روان . (از برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بمعنی ریگستان معرب قم گویند و معروف است . (آنندراج ). || قمقمه و کوزه و ابریق . ...
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹کمکمک› kamkam اندکاندک؛ به تدریج.
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹گمگم› komkom ۱. صدای کلنگ چاهکن هنگام چاه کندن یا نقب زدن.۲. (اسم) [قدیمی] ریگ روان.
-
کم کم
فرهنگ فارسی معین
(کُ کُ) (اِ.) ریگ روان .
-
کَم ،کم کم،کم کمک،کمکی
لهجه و گویش تهرانی
اندک اندک
-
few-to-few service
خدمات کمبهکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی خدمات در سامانۀ اتوبوسرانی که در آن مسافران را از تعداد کمی ایستگاه مبدأ به تعداد کمی ایستگاه مقصد انتقال میدهند
-
کم کم تزریق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اغرس