لغتنامه دهخدا
باد کنجی . [ دِ ک ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) باد کنج . قولنج و نفخی را گویند که درپشت آدمی بهم رسد و بسبب آن پشت خم گردد. (برهان ). قولنجی که در پشت آدمی بهم رسد و بسبب آن پشت خم گردد. (ناظم الاطباء: بادگنجی و باد). قولنج و نفخی را گویند که در پشت آدمی حادث شود و خمیده کند چ