کنونیلغتنامه دهخداکنونی . [ ک ُ] (ص نسبی ) حالیه و زمان حال . (آنندراج ). حالایی و کنونی . (ناظم الاطباء). فعلی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). منسوب به کنون . متعلق به زمان حاضر. اکنونی . فعلی : «وضع کنونی مردم تهران ». (فرهنگ فارسی معین ).
قنونیلغتنامه دهخداقنونی . [ ق ِ ن َ نا ] (اِخ ) رودباری است به سرات . (منتهی الارب ). رجوع به معجم البلدان شود.
کنانگیلغتنامه دهخداکنانگی . [ک َ ن َ / ن ِ ] (حامص ) کهنگی . کهنه بودن : من بنده ٔ...ام و بنده ٔ شراب در هر دو نوع عیب نباشد کنانگی . رضی الدین نیشابوری .و رجوع به کنانه شود.
اکنونیلغتنامه دهخدااکنونی . [ اَ ] (ص نسبی ) حالایی . امروزی . و در این بیت مقابل غیر زمان و ابداعیت آمده است . زمانی ، زیرا موجودات یا ماده و مدت دارند (اکنون ثلاثه ) یا ماده دارند و مدت ندارند (فلکیات ) یا نه ماده دارند و نه مدت (تجردات یا مفارقات ) : اکنونیان روان