کهکشان بیضویelliptical galaxyواژههای مصوب فرهنگستانکهکشانی بهصورت تودهای بیضیشکل، غالباً شامل ستارههای پیر و مقدار بسیار کمی گاز میانستارهای
کهکشانفرهنگ انتشارات معین(کَ کَ) (اِ.) = کاهکشان : مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می
کهکشانلغتنامه دهخداکهکشان . [ ک َ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) کاه کشان نیز گویند و به تازی مجره خوانند. (فرهنگ رشیدی ). مخفف کاه کشان است ، و آن سفیدیی باشد که شبها به طریق راه در آسما
کهکشان نامنظمirregular galaxyواژههای مصوب فرهنگستانکهکشانی بدون شکل متقارن و جهت گردش مشخص که در ردۀ کهکشانهای مارپیچی و کهکشانهای بیضوی نمیگنجد
انگورلغتنامه دهخداانگور. [ اَ ] (اِ) میوه ٔ رز. میوه ٔ مو. این میوه بصورت یک خوشه ٔ مرکب از دانه هاست که هریک را حبه یا دانه ٔ انگور گویند و آنها بشکل کروی ، بیضوی ، تخم مرغی برن
مگرلغتنامه دهخدامگر. [ م َ گ َ ] (حرف اضافه ، ق ) ترجمه ٔ الا و از برای استثنا آید. (برهان ). کلمه ٔ استثناست به معنی الا و لیکن و بغیر و جز و سوا. (ناظم الاطباء). حرف استثناست
درلغتنامه دهخدادر. [ دَ ] (اِ) باب . (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ). آنچه از قطعات تخته یا از صفحات آهن و غیره سازند مربع مستطیل به قامت آدمی یا خردتر یا بلندتر و به پهنای گز