کورملالغتنامه دهخداکورملا. [ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیگ که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 295 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کورمالیلغتنامه دهخداکورمالی . (حامص مرکب ) دست مالیدن به اشیاء در تاریکی برای یافتن چیزی . و رجوع به کورمالی کردن شود.
کورمالی کردنلغتنامه دهخداکورمالی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دست مالیدن به اشیاء در تاریکی برای یافتن چیزی . (فرهنگ فارسی معین ).