تعطیلات کوششیactivity holidayواژههای مصوب فرهنگستانتعطیلات برنامهریزیشده که شخص در آن به فعالیتهای مشخص ورزشی و تفننی میپردازد
گشت کوششیactivity tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که در آن امکان انجام فعالیتهای مشخص ورزشی و تفننی، مانند دوچرخهسواری یا نقاشی یا پیادهروی، برای گردشگران فراهم میشود
أَثْمَرَتِ الْجُهُودُدیکشنری عربی به فارسیتلاشها نتيجه داد , تلاشها به ثمر نشست , کوششها ثمرمند واقع گشت