کولقانلغتنامه دهخداکولقان . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شمیل که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 261 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
چقالکانلغتنامه دهخداچقالکان . [ چ َل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که در 8 هزارگزی جنوب باختری الشتر، کنار راه شوسه ٔ خرم آباد به الشتر واقع است . جلگه و سردسیراست و 210 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ٔ
قالقانلغتنامه دهخداقالقان . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنار رودخانه ٔ شهرستان گلپایگان . در 8هزارگزی خاور گلپایگان و 6هزارگزی خاور شوسه ٔ گلپایگان به خمین و در جلگه واقع و هوای آن گرمسیری مالاریایی است .<span class="hl" dir="
رباط قالقانلغتنامه دهخدارباط قالقان . [ رُ طِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان گلپایگان با 232 تن جمعیت . آب آن از قنات و چاه بدست می آید و محصول عمده ٔ آن غلات ، و صنایع دستی زنان قالیبافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6</sp
کلکانلغتنامه دهخداکلکان . [ ک ُ ] (اِخ ) کولکان .نام یکی از پسران چنگیز است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به جهانگشای جوینی ص 224 و 142 شود.