واگنک پشتِ کارpush carواژههای مصوب فرهنگستانواگن کاری چهارچرخهای برای حمل افراد و مصالح سنگین که میتوان آن را هل داد یا با موتور به حرکت درآورد
فرغون پشتکارtrack dolly, rail dolly, pony carواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای متشکل از چرخ ـ محور با لبه و کفی شبیه به فرغون برای حمل مصالح خط بهصورت دستی در مسافتهای کوتاه
روکشکاری گرمmould cure retreading, hot cap, mould cure, hot retreading, remouldingواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن رویۀ خام را بر مَنجید سابخورده میکشند و سپس در قالب گرم میپزند
رس انداختنلغتنامه دهخدارس انداختن . [ رُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) تبلور. متبلور گشتن .- رس انداختن شکر ؛ تبلور. متبلور شدن . کر زدن آن . (یادداشت مؤلف ).- رس انداختن شیره و مانند آن ؛ متبلور شدن آن . (یادداشت مؤلف ).- رس اند
کِر و کِرفرهنگ گنجواژه 1ـ صدای خنده بلند، حرکت آهسته 2ـ کر و کر کردن، با کشیدن پا به زمین به آهستگی حرکت کردن، آرام زندگی کردن، لِخ لِخ کردن، فِس فِس کردن.
منکِرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ارکننده، نافی، ناقض، نقضکننده، سلبی، منافی، تکذیبکننده، اعتراضآمیز