کانونةلغتنامه دهخداکانونة. [ ن َ ] (اِ) گلخن و آتشدان . (ناظم الاطباء). رجوع به کانون شود. || (ص ) زن گران وکندفهم که سخن وی را ناخوش دارند. (ناظم الاطباء).
قانونچهلغتنامه دهخداقانونچه . [ چ َ ] (اِخ ) نام کتابی است در طب . (ناظم الاطباء). و چندین شرح و حاشیه دارد.
قانونچهلغتنامه دهخداقانونچه .[ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر قانون یعنی قانون خرد وکوچک . || نام سازی است . (ناظم الاطباء).
کانونهfocus 2واژههای مصوب فرهنگستانگروهی از همنهشتگانهایی که در آنها بارزههای فرهنگی مشابه با بسامد بالایی وجود دارند و این بارزهها بهقدری مهم و شاخصاند که ارتباط با یکدیگر را کاملاً مشخص میکنند