کیاءةلغتنامه دهخداکیاءة. [ ک َ ءَ ] (ع مص ) ترسیدن وبددل شدن . کی ٔ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رجوع به کی ٔ شود.
کیاءةلغتنامه دهخداکیاءة. [ ک َ ءَ ] (ع ص ) سست و بددل . کاء. کی ٔ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سست و ضعیف بددل و ترسو. (ناظم الاطباء).
تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
قاه قاهلغتنامه دهخداقاه قاه . (اِ صوت ) خندیدن به آواز بلند را گویند. (برهان ). قهقهه . (حاشیه ٔ برهان دکتر معین ) : زده خنده بر روی خواهندگان دهان زر از جودتو قاه قاه .کمال الدین اسماعیل .
کیلغتنامه دهخداکی ٔ. [ ک َی ْءْ ] (ع ص ) سست و بددل . کیاءة. کاءة. (از منتهی الارب ). سست و ضعیف و بددل و جبان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).