کیابیالغتنامه دهخداکیابیا. (اِ مرکب ) در تداول عامه ، کوکبه . جاه و جلال . حشمت . (فرهنگ فارسی معین ).
قابیاءلغتنامه دهخداقابیاء. (ع ص ) ناکس . (آنندراج ). || بنوقابیاء؛ گردآیندگان در میکده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هم پیاله . سبوکشان خمخانه : تلمیذش با ابوعلی بنوقابیا. (دره ٔ نادره چ شهیدی ص 23).
کوبالغتنامه دهخداکوبا. (اِخ ) کشوری است جمهوری در امریکای مرکزی که از قسمت بزرگی از جزایر آنتیل تشکیل یافته و در جنوب فلوریداواقع است و 114522 کیلومتر مربع مساحت و 7068000 تن سکنه دارد. پایتخت این کشور هاوانا و شهرهای عمده ٔ
کهباءلغتنامه دهخداکهباء. [ ک َ ] (ع ص ) ناقة کهباء؛ ماده شتر سپید به تیرگی مایل و یا سیاه و یا تیره ٔ مایل به سیاهی . ج ، کُهْب . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه رنگ «کهبة» دارد. (از اقرب الموارد). رجوع به کُهْبَة شود.