چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
قاه قاهلغتنامه دهخداقاه قاه . (اِ صوت ) خندیدن به آواز بلند را گویند. (برهان ). قهقهه . (حاشیه ٔ برهان دکتر معین ) : زده خنده بر روی خواهندگان دهان زر از جودتو قاه قاه .کمال الدین اسماعیل .
کیانی کلاهلغتنامه دهخداکیانی کلاه . [ ک َ ک ُ ] (اِ مرکب ) کلاه کیانی . تاج کیانی . تاج شاهانه . تاج شاهی : به روز خجسته سر مهرماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه .فردوسی .
اسماعیل کلالغتنامه دهخدااسماعیل کلا. [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کیاکلا بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع در 19000 گزی شمال باختری شاهی کنار شوسه ٔ کیا کلا به جویبار. دشت . معتدل مرطوب مالاریائی . سکنه 310 تن . زبان : مازندرانی و فارس
کیالغتنامه دهخداکیا. (ص ، اِ) به معنی کی است که پادشاه بزرگ جبار باشد. (برهان ). به معنی پادشاه بزرگ . (آنندراج ). کی و پادشاه بزرگ . (ناظم الاطباء). پادشاه . (فرهنگ فارسی معین ) : ازکیا درگیر کز زر یافت تاج تا شبانی کز گیا دارد کلاه . خا
داورکیالغتنامه دهخداداورکیا. [ وَ ] (اِخ ) خطاطست . رجوع به نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ شاهنشاهی ایران شود.
دکیالغتنامه دهخدادکیا. [ دَ ] (هزوارش ، فعل ) به لغت زند و پازند، به معنی پاک شوم و طاهر گردم . (برهان ).
حسن کیالغتنامه دهخداحسن کیا. [ ح َ س َ ] (اِخ ) عبداﷲ افندی در خاتمه ٔ ریاض العلماء گفته است : «حسکه (با ها و بی الف ) و حسکا (الف بدون ها) مخفف «حسن کیا» است . (از نقض الفضائح حاشیه ٔ 10 ص 184 و 97</s
چیتاوکیالغتنامه دهخداچیتاوکیا. [ وِ ] (اِخ ) شهری در جزیره ٔ مالت است . در 10هزارگزی شهر والتا،کوهی با قله ٔ بزرگ دارد که برای بازی اسکی بسیار مناسب است و بناهایی جهت اسکی بازان در آن ساخته اند. این شهر دارای کلیسای بزرگ و تاریخی است و در زیر آن غاری است که گویند
چاناکیالغتنامه دهخداچاناکیا. (اِخ ) نام وزیر چاندرا گوپتا امپراطور هندوستان «کلمه شاناق باید معرب از اسم هندی چاتاکیا وزیر معروف چاندرا گوپتا امپراطور هندوستان باشد که در حدود 321 الی 298 ق م . سلطنت میکرده است این چاناکیا مردی