کیرشلغتنامه دهخداکیرش . [ رُ ] (اِخ ) همان کورش است . (ایران باستان ج 1 ص 232). طبری گوید از جمله کسانی که بخت نصریا بخترشه گماشته ٔ بهمن با خود به بیت المقدس برد، کیرش [ بن ] کیکوان از ولد غیلم بن سام خازن بیت مال بهمن بود و
قرشلغتنامه دهخداقرش .[ ق ِ ] (اِ) پول رایج مصر برابر ده ملیم . هر هزار ملیم یک جینه ٔ مصری است . (دایرةالمعارف فرید وجدی ).
کرظلغتنامه دهخداکرظ. [ ک َ ] (ع مص ) طعن کردن در ناموس و آبروی کسی . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
کرظلغتنامه دهخداکرظ. [ ک ِ ] (ع ص ) طعن کننده در حسب مردم . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).گویند: هو کرظ حسب ؛ ای یکرظه . (از اقرب الموارد).
کرزلغتنامه دهخداکرز. [ ] (اِخ ) نام گروهی وحشی و چادرنشین . مسکن آنها کوهستان میانه بیخه ٔ احشام وبیخه ٔ فال لارستان در زمستان و تابستان است . معیشت آنها از شکار کوه و بزداری است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
کیرشهوفلغتنامه دهخداکیرشهوف . [ هُف ْ ] (اِخ ) گوستاو روبرت . فیزیکدان آلمانی (1824 - 1887 م .) که با همکاری بن سن «آنالیز اسپکترال » را کشف کرد و قوانین انحراف جریانهای الکتریسیته را تشریح نمود. (از لاروس ).
غیلمیلغتنامه دهخداغیلمی . [ غ َ ل َ ] (اِخ ) کیرش بن جاماسب یا کیرش غیلمی . طبری (ج 2 ص 652) گوید: «از جمله ٔ کسانی که بخت نصریا بخترشه گماشته ٔ بهمن با خود به بیت المقدس برد کیرش [ بن ] کیکوان از ولد غیلم بن سام خازن بیت مال
مطوشلغتنامه دهخدامطوش . [ م ُ طَوْ وَ] (ع ص ) شرم بریده (مرد). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). که کیرش بریده شده باشد. و رجوع به تطویش شود.
اخشنولغتنامه دهخدااخشنو. [ اَ ] (اِخ )محرّف اخشویرش ، خشایارشا پادشاه هخامنشی است : و این کیرش پسر اخشنو بود. (مجمل التواریخ والقصص ص 214).
هابس هایملغتنامه دهخداهابس هایم . (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ هوت رن (رن علیا) از آرندیسمان مولهوز که دارای 2000 تن سکنه است . شراب و کیرش آن معروف است .
بارانیالغتنامه دهخدابارانیا. (اِخ ) نام ایالتی است در مجارستان که مابین دو نهر دراوه و دانوب واقع گشته است . طولش 88 و عرضش 66 هزارگز میباشد. و مرکزش قصبه ٔ فنف کیرْش (یعنی پنج کلیسا) میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج <span class
کیرشهوفلغتنامه دهخداکیرشهوف . [ هُف ْ ] (اِخ ) گوستاو روبرت . فیزیکدان آلمانی (1824 - 1887 م .) که با همکاری بن سن «آنالیز اسپکترال » را کشف کرد و قوانین انحراف جریانهای الکتریسیته را تشریح نمود. (از لاروس ).