کیرفلغتنامه دهخداکیرف . [رُ ] (اِخ ) نام قدیمی آن «ویاتکا». شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) که بر کنار رود ویاتکا واقع است و 309000 تن سکنه دارد و صنایع نساجی و فلزسازی آن مهم است . (از لاروس ).
چیکرولغتنامه دهخداچیکرو. (اِخ ) دهی است از بخش زابلی سراوان . در 15هزارگزی جنوب باختری زابلی کنار راه مالرو سوران به ایران شهر واقع است و 100 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" dir
کیرولغتنامه دهخداکیرو. [ ک َ / ک ِ رُ / کی ] (اِ) به معنی حفظ و نگاه داشتن و حصول چیزهایی باشد که پیش از این در ذهن پوشیده بوده . (برهان ) (آنندراج ). حفظ و یاد و نگاهداشت و خاطرنشان و حصول چیزی که پیش از این در ذهن پوشیده و
کرفلغتنامه دهخداکرف . [ ک َ رَ ] (اِ) در مازندران و گیلان بی تشخیص به مطلق انواع سرخس گفته می شود. (یادداشت مؤلف ).
کیرفسکلغتنامه دهخداکیرفسک . [ رُ ] (اِخ ) شهری در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) است که در شبه جزیره ٔ کولا واقع است و 50000 تن سکنه و معادن فسفات دارد. (از لاروس ).
کیرفوگرادلغتنامه دهخداکیرفوگراد. [ رُ ف ُ گْرا / گ ِ ] (اِخ ) نام قدیمی آن «الیزاوت گراد». شهری است در اتحاد جماهیر شوروی که در «اوکراین » واقع است و 153000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
کیرف آبادلغتنامه دهخداکیرف آباد. [ رُ ] (اِخ ) نام قدیمی آن الیزاوت پل . شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان ) که دارای 166000 تن سکنه و صنایع نساجی و آلومینیوم سازی است . (از لاروس ).
کیرف آبادلغتنامه دهخداکیرف آباد. [ رُ ] (اِخ ) نام قدیمی آن الیزاوت پل . شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان ) که دارای 166000 تن سکنه و صنایع نساجی و آلومینیوم سازی است . (از لاروس ).
کیرفسکلغتنامه دهخداکیرفسک . [ رُ ] (اِخ ) شهری در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) است که در شبه جزیره ٔ کولا واقع است و 50000 تن سکنه و معادن فسفات دارد. (از لاروس ).
کیرفوگرادلغتنامه دهخداکیرفوگراد. [ رُ ف ُ گْرا / گ ِ ] (اِخ ) نام قدیمی آن «الیزاوت گراد». شهری است در اتحاد جماهیر شوروی که در «اوکراین » واقع است و 153000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).