کیرینیوسلغتنامه دهخداکیرینیوس . (اِخ ) شخصی است که دو مرتبه والی سوریه شد، دفعه ٔ اول از سال چهارم ق . م . تا سال اول ق . م . و بار دیگر از سال 6 تا 11 م . در زمان والیگری اولش اسم نویسی اول واقع شد و این مطلب سبب حاضر شدن یوسف و
کیرینوسلغتنامه دهخداکیرینوس . (اِخ ) یکی از خدایان مردم سابین بودکه مجسمه ٔ او را به صورت سپاهی نیزه داری می ساختند و رمولوس نیز پس از مرگ بدین نام موسوم شد. (اعلام تمدن قدیم تألیف فوستل دو کولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
کرناسلغتنامه دهخداکرناس . [ ک ِ ] (ع اِ) جامه ٔ پنبه ای . لغة فی الکرباس . (منتهی الارب ). || آب خانه بر بام . (مهذب الاسماء).
قرناسلغتنامه دهخداقرناس . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 14000 گزی شمال خاوری کلاله . موقع جغرافیایی آن کوهستانی جنگلی معتدل مالاریائی . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چشمه سار و محصولات آن
کرنشلغتنامه دهخداکرنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِ) کورنش (در ترکی ). گورنیش (در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن . تعظیم . (فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن . تعظیم کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.