لغتنامه دهخدا
قفورا. [ ق َ ] (معرب ، اِ) گیاهی است دوایی ، و آن راقطاة که مرغ سنگخواره باشد خورد. (برهان ). قفورا = کفراست ، و نزد بعضی قفرالیهود است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن از آقای معین در حاشیه ٔ برهان ). کفرا به ضم اول و تشدید سوم ، کافور، قفور (به فتح اول و تشدید دوم )، حفری (به ضم اول و