کیودلغتنامه دهخداکیود. [ ک َ ] (اِ) به معنی کیو است که ماده و سبب و علت باشد. (از برهان ). به معنی ماده و سبب و علت باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 262 شود.
شارش کوئتCouette flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش حاصل از تنش برشی ناشی از حرکت نسبی یک دیوار نسبت به دیوار دیگر
کد احراز اصالت پیام چکیدهبنیادhash-based message authentication code, keyed-hash- based message authentication codeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کد احراز اصالت پیام (کاپ) با استفاده از یک کلید رمزنگاشتی و یک تابع چکیدهساز اختـ . کاپ چکیدهبنیادHMAC متـ . کد اصالتسنجی پیام چکیدهبنیاد
کیودهلغتنامه دهخداکیوده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) به معنی کیود است که علت و ماده باشد. (برهان ). و رجوع به کیو و کیود شود.
کیودهلغتنامه دهخداکیوده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) به معنی کیود است که علت و ماده باشد. (برهان ). و رجوع به کیو و کیود شود.
اشکیودلغتنامه دهخدااشکیود. [ اَش ْک ْ ] (ص ) مرکب را گویند که در مقابل مفرد است . (برهان ) (هفت اقلیم ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). مرکب و مختلط و ممزوج ، ضد مفرد و کامود. (ناظم الاطباء).