کیوک خانلغتنامه دهخداکیوک خان . (اِخ ) پسر اوکتای قاآن بن چنگیز است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به گیوک در همین لغت نامه و جهانگشای جوینی ج 1 صص 203 - 216 و مرآت البلدان ج <span class=
کیک فنجانیcup cake, fairy cake, patty cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک اسفنجی کوچک و گردی که در قوطیهای مسی جداگانه یا قالبهای کاغذی پخته میشود
استخوانبُری کوک و جَسCock and Jahss osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانبرشی به شکل عدد هفت در استخوانهای مچ پا برای اصلاح قوس کف پا
غایمشلغتنامه دهخداغایمش . [ م ِ ] (اِخ ) زوجه ٔ کیوک خان بن اوکتای قاآن بن چنگیزخان . رجوع به اوغول غایمش خاتون شود.
جغان نوینلغتنامه دهخداجغان نوین . [ ] (اِخ ) از امراء کیوک خان که به فتح منزی یعنی چین جنوبی مأمورشد. رجوع شود به تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 211.
ایلچیکتایلغتنامه دهخداایلچیکتای . [ ] (اِخ ) از امراء مغول است . وی از جانب کیوک خان بفتح و امارت ولایات غربی و قلع و قمع ملاحده مأمور شده است . (تاریخ جهانگشا ج 1 ص 211 و 212).
النجه خانلغتنامه دهخداالنجه خان . [ اَ ل َ ج َ ] (اِخ ) ابن کیوک خان بن دیب باقوی بن المجنه خان بن ترک . از پادشاهان قدیم ترک که پدر دو پسر بنام تاتار و مغول بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 6 شود.
توراکینالغتنامه دهخداتوراکینا. (اِخ ) ...خاتون . زوجه ٔ اوکتای بن چنگیزخان و مادر کیوک خان است که پس از اوکتای قاآن چندی به جای شوهر حکم راند. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 34، 195، <span class="hl