کیکلغتنامه دهخداکیک . [ ک ِ ] (انگلیسی ، اِ) (با کاک و کوکه مقایسه شود) نوعی نان شیرینی که با آرد و روغن و تخم مرغ تهیه کنند، و آن انواع دارد. (فرهنگ فارسی معین ).
کیکلغتنامه دهخداکیک . [ ی َ ] (اِ مصغر) مصغر کی . فلان . فلانه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- کیک و کیک ؛ فلان و فلان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کیکلغتنامه دهخداکیک . [ ی َ ] (اِ مصغر) مصغر کی . فلان . فلانه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- کیک و کیک ؛ فلان و فلان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
خدالغتنامه دهخداخدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده اس