گازارلغتنامه دهخداگازار. (اِخ ) دهی است ازدهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 90 هزارگزی شمال باختری درمیان و 12 هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان کوهستانی ، معتدل ، دارای 1739</s
ازار ازارلغتنامه دهخداازار ازار. [ اِ زا اِ زا ] (ع صوت مرکب ) کلمه ای است که بدان میش را خوانند برای دوشیدن .
خطر زمینلرزهseismic hazard, earthquake hazardواژههای مصوب فرهنگستانبرآورد احتمال جنبش زمین با مؤلفههایی معین براثر زمینلرزه در یک مکان
نقشة خطر زمینلرزهseismic hazard map, earthquake hazard mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که پَربندهای نوع خاصی از مؤلفة جنبش زمین یا دامنة طیف پاسخ را بر اساس تحلیل احتمالاتی خطر زمینلرزه نشان میدهد
گازارگاه هریلغتنامه دهخداگازارگاه هری . [ ] (اِخ ) محلی است که قبر مولانا محمد نعمت آبادی درآنجا واقع است . رجوع به مجالس النفائس ص 220 شود.
گازارگاه هریلغتنامه دهخداگازارگاه هری . [ ] (اِخ ) محلی است که قبر مولانا محمد نعمت آبادی درآنجا واقع است . رجوع به مجالس النفائس ص 220 شود.