گازارگاه هریلغتنامه دهخداگازارگاه هری . [ ] (اِخ ) محلی است که قبر مولانا محمد نعمت آبادی درآنجا واقع است . رجوع به مجالس النفائس ص 220 شود.
هزارپایهلغتنامه دهخداهزارپایه . [ هََ / هَِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) کرمی است معروف که به هندی گنلایی گویند. (غیاث ). رجوع به هزارپا و هزارپای شود.
ازراعلغتنامه دهخداازراع . [ اِ ] (ع مص ) فرازشدن زراعت . (منتهی الارب ): ازرع الزرع ؛ نبت ورقه و احصد. || ازراع ناس ؛ قدرت یافتن مردم بر زراعت . (منتهی الارب ).
گازرگاهلغتنامه دهخداگازرگاه . [ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون ، واقع در 16هزارگزی جنوب باختر فهلیان و شمال رودخانه ٔ کنی . جلگه . گرمسیر، مالاریایی ، دارای 99 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول