گازشوی وِنتوریVenturi scrubberواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی که در آن گاز از گلوگاه یا ونتوری که مایع شستوشودهنده در آن تزریق شده است عبور میکند
گازشوwet scrubberواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی که با پخش مایع در جریان گاز، ذرات و برخی از آلایندهها را جدا میکند
هجیسیلغتنامه دهخداهجیسی . [ هَُ ج َ سی ی ] (اِخ ) اسبی است مر بنی تغلب را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
عجیساءلغتنامه دهخداعجیساء. [ ع َ ] (ع اِ) نوعی از رفتار آهسته . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || (ص ) نخل عجیسة که گشنی نتواند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
عجیسیلغتنامه دهخداعجیسی .[ ع ِج ْ جی سا ] (ع اِ) نوعی از رفتار آهسته . (آنندراج ). مشیة بطیئة. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).